مطالب اخیر وبگاه
زندگی نامه شهید
شهید محمدرضا راغبی سراب، فرزند کریم در تاریخ 02/09/1331 در شهرستان سراب در خانوادهای مذهبی متولد گردید. او دو ساله بود که به اتفاق خانوادهاش به تهران آمد. پدرش در تهران به دستفروشی مشغول شد و از این طریق خرج فرزندان خویش را تأمین مینمود.
وی دارای یک خواهر و سه برادر بود و در سن 7 سالگی جهت کسب علم دانش وارد کانون فرهنگی آموزشی مدرسه شد و تحصیلات خود را تا دریافت دیپلم در رشته اقتصاد با موفقیت کامل سپری نمود. سپس وارد هوانیروز در تهران شد و به استخدام ارتش درآمد.
او بعد از چند سال کار و تلاش جدی، طبق سنت پیامبر (صلی الله علیه و آله) در سال 1355 ازدواج نمود که ثمره ازدواجش سه فرزند میباشد.
او از خلبانان بالگردهای ترابری 214 بود که پس از گذراندن دورههای آموزش نظامی، دروس زبان انگلیسی و فن پرواز به درجه ستوانیار سومی رسید و در پایگاه هوانیروز مسجد سلیمان به انجام وظیفه مشغول شد.
پرونده خدمت نظامی خلبان راغبی سرشار از مأموریت های جنگی و مردم یاری میباشد. او خلبانی ایثارگر بود که پس از انقلاب و به خصوص در چهار سال از جنگ نهایت تلاش و جانفشانی را از خود نشان داد. پروازهای متعدد در ارتفاعات غیر مترقبه و کمک به مصدومین سیل و زلزله، نیرو و مهمات و آذوقه رسانی به رزمندگان در نقاط صعب العبور جبهههای غرب و جنوب، نجات مجروحین و مصدومین سوانح هوایی و ایفای نقش در سمت بالگرد تیم نجات تیمهای عملیاتی هوانیروز گوشههایی از فعالیت این تیزپرواز فداکار هوانیروز میباشد.
آخرین مأموریت و پرواز او در تاریخ 24/07/1363 در جبهه غرب میباشد که یک فروند بالگرد 214 به خلبانی محمدرضا راغبی و کمک خلبانی پرویز خلیلیان تیلمی و درجه دار فنی ذبیح الله دشتمیان جهت انجام مأموریت از ارومیه به سنندج پرواز میکند که در ده مایلی سنندج بالگرد آنها دچار سانحه و نزدیک زمین متلاشی میشود. در آن سانحه هر دو خلبان و درجه دار به شهادت میرسند. پیکر پاک و مطهر این عقاب تیزپرواز نیروی هوایی ارتش در بهشت زهرا در کنار دیگر همرزمانش به خاک سپرده شد.
روحش شاد و یادش گرامی باد.
نویسنده وحید مرادی در شنبه 101/12/27 |
نظر
نویسنده: مهدی حبیبی
وقتی وارد پایگاه خبری مسجد امام سجاد(ع) میشویم، در گوشهای از صفحه اصلی آن نام گروهی از شهدا به چشم میخورد. اگر نشانگر رایانه را روی هر کدام از این نامها قرار دهیم، صفحهای باز میشود که تصویر و مشخصات شهیدی روی آن نقش بسته است...
1395/05/12
وقتی وارد پایگاه خبری مسجد امام سجاد(ع) میشویم، در گوشهای از صفحه اصلی آن نام گروهی از شهدا به چشم میخورد. اگر نشانگر رایانه را روی هر کدام از این نامها قرار دهیم، صفحهای باز میشود که تصویر و مشخصات شهیدی روی آن نقش بسته است. شهیدی از محله سجاد(ع) که خانوادهاش در همان محله و در همسایگی مسجد زندگی میکنند. عدهای از جوانان بسیجی پایگاه امام سجاد(ع) این صفحات مجازی را اداره میکنند. آنها جزو کارگروه جهاد سایبری هستند و تلاش میکنند فرهنگ ایثار و شهادت را در دنیای مجازی ترویج کنند. این کارگروه از سوی بنیاد شهید، عنوان کارگروه برتر کشور در حوزه نشر فرهنگ ایثار و شهادت را دریافت کرده است. این گزارش شرح فعالیتهای این کارگروه است.واقعیتی به نام جنگ نرمهر یک از اعضای گروه، در کنار آموزش وبلاگنویسی، مدیریت وبلاگ یکی از شهدا را برعهده گرفتند. بعد هم در کنار تکمیل آموزش و بالابردن مهارتشان به جمعآوری اطلاعات مختلف درباره شهید پرداختند. عکس، فیلم، وصیتنامه، خاطره، تصویر وسایل شخصی و خلاصه هر نشانی که یاد شهید را زنده میکرد در وبلاگ منتشر میکردند تا کاربران با مراجعه به آن. تصویری از شخصیت و روش زندگی شهید به دست آورند. کمکم این فعالیتها شکل هنریتری به خود گرفت و اعضای کارگروه خاطرات را به حالت داستانک، داستان بلند، شعر و قطعات ادبی درمیآوردند و در نشریهای الکترونیکی به نام صحیفه بصیرت منتشر میکردند. چاپ این آثار ادبی در نشریههای فکه و همشهری پایداری سبب تشویق بیشتر بچههای کارگروه جهاد سایبری شد، اما تقدیر از کارگروه بهعنوان مروجان برتر کشور در اشاعه فرهنگ ایثار و شهادت که در همایش جبهه مجازی و توسط حجتالاسلام شهیدی رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران کشور انجام شد، مهر تأیید دیگری بود که آنها را به درست بودن مسیرشان مطمئن میکرد. جانقربانی که در دوره 6 ساله فعالیت کارگروه، دبیری آن را برعهده داشته، میگوید: «مهمترین انگیزه ما برای این فعالیت سخن رهبر انقلاب بود که فرمودند جنگ نرم یک واقعیت است.» 52 وبلاگ برای 52 شهید محلههمه چیز از همان دیدارهای معمول و منظم بچههای بسیجی مسجد امام سجاد(ع) با خانواده شهدای محله شروع شد. هر هفته یا 10 روز یکبار دور هم جمع میشدند تا به دیدن پدر و مادر یا فرزند شهیدی بروند و پای درددلشان بنشینند. اهمیتی نداشت که بتوانند گرهی از زندگی آنها باز کنند یا نه، چیزی که مهم بود، برق شادی و امیدی بود که در چشمهای خسته و داغدار پدران و مادران شهید مینشست: «این جوانان به یاد پسرم هستند، راهش را ادامه میدهند...» در هر مهمانی، این صاحبخانههای باصفا آنقدر شیرین خاطرات شاخ شمشادهای شهیدشان تعریف میکردند که بچههای مسجد تا مدتها نمیتوانستند از فکر این همنشینیها و درددلهای پدرانه و مادرانه بیرون بیایند. کمکم محمود جانقربانی که بچهها را برای دیدارها دور هم جمع میکرد و پیگیر مشکلات و دغدغههای خانواده شهدا بود، تصمیم گرفت خاطرات زندگی شهدا را در وبلاگی منتشر کند. او در واحد تبلیغات یک تعاونی مسکن کار میکند و نقش دنیای مجازی در ترویج مفاهیم را خوب میشناسد. جانقربانی بهعنوان دبیر کارگروه جهاد سایبری، از بچههای مسجد خواست که به کمک او و دیگر اعضای پایگاه بسیج که در این زمینه مهارت دارند، وبلاگنویسی را آموزش ببینند و به عضویت کارگروه درآیند. محله سجاد(ع) 52 شهید دارد و او تصمیم گرفت برای هریک از شهدای محله وبلاگی راهاندازی کند. گروهی برای خدمت به خانواده شهدامحسن اسداللهی 27 سال سن دارد و از اعضای قدیمی پایگاه بسیج امام سجاد (ع) است. اسداللهی از دیدارهای اعضای گروه با خانواده شهدا عکس و فیلم تهیه میکند. او با اعضای کارگروه فنی که هدفشان خدمت به خانواده شهداست، ارتباط دارد و اگر پدر و مادر یا همسر و فرزند شهیدی برای نجاری، تعمیر وسایل گرمایشی و سرمایشی یا دیگر خردهکاریهای فنی خانه به کمک نیاز داشته باشند، از طریق این کارگروه، مشکل آنها را رفع میکند. شرکت در برگزاری یادواره بزرگداشت شهدای محل و تدارک سفرهای زیارتی برای خانواده شهدا از دیگر فعالیتهایی است که اسداللهی و دیگر اعضای واحد شهدای مسجد امام سجاد(ع) انجام میدهند. نادر حقانی به داستاننویسی علاقه زیادی دارد. او که با شرکت در جشنواره بزرگداشت شهدا به سبک زندگی آنها علاقهمند شده، تصمیم گرفته با عضویت در کارگروه جهاد سایبری، در ترویج این سبک و روش زندگی سهیم باشد. حقانی 21 سال دارد و در صنف فروش کت و شلوار مشغول است. فراهم کردن مقدمات حضور خانواده شهدا بر سر مزار عزیزانشان، یکی از برنامههای ثابت این جوان محله سجاد(ع) در شبهای جمعه است. محمد محبی، مدیریت وبلاگ زندگینامه شهید طاقدره را برعهده دارد. او با شنیدن داستان زندگی این شهید که بنایی مسن و زحمتکش بوده تحت تأثیر قرار گرفته و میخواهد پس از پایان دوره آموزش وبلاگنویسی، زندگینامه شهید طاقدره را در قالبهای هنری و ادبی مختلف ثبت و ضبط کند. محبی 31 سال دارد و کارمند است. او از سالها پیش در واحد شهدای مسجد فعالیت میکند.چند سطر از یک دفاع
انتظار
لحظهای آرام و قرار نداشت شبانه و به قصد آوردن آب بیرون رفت. مشکش را پر کرد. بلند شد و نگاهی به اطراف انداخت، گویی راه را گم کرده چارهای نبود باید راهی میشد، اما هیچوقت به مقصد نرسید کمکم هوا روشن میشد ولی کسی در گردان از ماجرای دیشب خبر نداشت، چندی گذشت، خبری از او نشد حالا سالهاست، از کوچهای میگذریم که روی تابلو آن نوشته شده:
جاویدالاثر سید عباس ندیمی.
نوشته محمود جانقربانی30نوجوان محله سجاد(ع) در کارگروه مسجد، وبلاگنویسی را آموزش دیدهاند و بقیه در حال آموزش این مهارت هستند.52جوان محله سجاد(ع) 52 وبلاگ کارگروه را مدیریت میکنند.30سال حداکثر سن اعضای کارگروه است یکی از آنها خانم و خواهرزاده شهید کلهر و بقیه از آقایان محله هستند.
مطالب پیشنهادی
نویسنده وحید مرادی در شنبه 101/12/27 |
نظر
شـهـیـد نـیـروی زمـیـنـی ارتـش
مـحـل تـولـد: البرز
تـاریـخ تـولـد: 1331/09/20
سـن: 31 سال
مـزار: بهشت زهرا
پرینت زندگینامه
زندگینامه شهید محمدرضا راغبی
زندگی نامه شهید
شهید محمدرضا راغبی سراب، فرزند کریم در تاریخ 02/09/1331 در شهرستان سراب در خانوادهای مذهبی متولد گردید. او دو ساله بود که به اتفاق خانوادهاش به تهران آمد. پدرش در تهران به دستفروشی مشغول شد و از این طریق خرج فرزندان خویش را تأمین مینمود.
وی دارای یک خواهر و سه برادر بود و در سن 7 سالگی جهت کسب علم دانش وارد کانون فرهنگی آموزشی مدرسه شد و تحصیلات خود را تا دریافت دیپلم در رشته اقتصاد با موفقیت کامل سپری نمود. سپس وارد هوانیروز در تهران شد و به استخدام ارتش درآمد.
او بعد از چند سال کار و تلاش جدی، طبق سنت پیامبر (صلی الله علیه و آله) در سال 1355 ازدواج نمود که ثمره ازدواجش سه فرزند میباشد.
او از خلبانان بالگردهای ترابری 214 بود که پس از گذراندن دورههای آموزش نظامی، دروس زبان انگلیسی و فن پرواز به درجه ستوانیار سومی رسید و در پایگاه هوانیروز مسجد سلیمان به انجام وظیفه مشغول شد.
پرونده خدمت نظامی خلبان راغبی سرشار از مأموریت های جنگی و مردم یاری میباشد. او خلبانی ایثارگر بود که پس از انقلاب و به خصوص در چهار سال از جنگ نهایت تلاش و جانفشانی را از خود نشان داد. پروازهای متعدد در ارتفاعات غیر مترقبه و کمک به مصدومین سیل و زلزله، نیرو و مهمات و آذوقه رسانی به رزمندگان در نقاط صعب العبور جبهههای غرب و جنوب، نجات مجروحین و مصدومین سوانح هوایی و ایفای نقش در سمت بالگرد تیم نجات تیمهای عملیاتی هوانیروز گوشههایی از فعالیت این تیزپرواز فداکار هوانیروز میباشد.
آخرین مأموریت و پرواز او در تاریخ 24/07/1363 در جبهه غرب میباشد که یک فروند بالگرد 214 به خلبانی محمدرضا راغبی و کمک خلبانی پرویز خلیلیان تیلمی و درجه دار فنی ذبیح الله دشتمیان جهت انجام مأموریت از ارومیه به سنندج پرواز میکند که در ده مایلی سنندج بالگرد آنها دچار سانحه و نزدیک زمین متلاشی میشود. در آن سانحه هر دو خلبان و درجه دار به شهادت میرسند. پیکر پاک و مطهر این عقاب تیزپرواز نیروی هوایی ارتش در بهشت زهرا در کنار دیگر همرزمانش به خاک سپرده شد.
روحش شاد و یادش گرامی باد.
نویسنده وحید مرادی در جمعه 99/11/3 |
نظر
نویسنده وحید مرادی در جمعه 99/11/3 |
نظر